فردوست می­گوید: فرح از فرط استیصال برای اخذ کمک مالی به  سراغ اردشیر زاهدی در حصارک می­رود تا بتواند در پاریس، تحصیل و زندگی کند. اگر ندانیم حصارک چیست، شاید مسئله مفهوم نشود. در حصارک ویلایی بود که زاهدی و دوستانش، منتظر شکار دخترها و زن­ها بودند و اگر زنی مورد پسند زاهدی نبود، او را به رفقایش می­داد. حال این دختر با اطلاع از چنین وضعیتی برای درخواست پول به سراغ زاهدی می­رود؛ یعنی این که خود را تقدیم زاهدی می­کند. لابد زاهدی از این دختر خوشش نیامده بود که او را به محمدرضا معرفی کرد.

به هر حال شاه در هواپیما از فرح به زبان فرانسوی خواستگاری می­کند و فرح هم بلافاصله قبول می­کند.


حسین فردوست(مسئول وقت امور دانشجویان ایرانی در خارج از کشور و رئیس دفتر ویژه اطلاعات محمدرضا پهلوی) کتاب، ظهور و سقوط خاندان  پهلوی، تهران، اطلاعات،  1373، ص211